چکیده
این مقاله مدارس را با نگاهی به ویژگیهای مدرسهها بر اساس نوع سازمانها و فعالیتهای محوری آنها تقسیمبندی میکند. مدارس به پنج دسته تقسیم شده و شش محور سازمانی مهم در ارتباط با این مدرسهها مورد بررسی قرار میگیرند. پنج نوع مدرسه عبارتند از: سنتی، خام، دارای عملکرد بهبودیافته، پیشرو و دارای عملکرد عالی
1- مقدمه
این مقاله به شیوهای جدید یک تقسیمبندی از مدارس به مدیران مدرسهها و مسئولان آموزش و پرورش ارائه میکند. این تقسیمبندی مدرسهها و به طور طبیعی مدیران آنها را به پنج دسته تقسیم میکند و شش محور سازمانی مهم را در ارتباط با این مدرسهها مورد بررسی قرار میدهد. مدیران محترم مدرسهها میتوانند جایگاه خود را در جدول پیدا کنند و اگر متأسفانه خود را ردیفهای سنتی و خام یافتند، نسبت به تجدید نظر کلی در شیوه اداره مدرسه خویش اقدام کنند و در صورتی که در سایر ردیفها هستند، در مورد حرکت به سمت کیفیتگرایی، از تلاش بیوقفه باز نایستند.
2- تقسیمبندی مدارس
مدرسه سنتی
§ منشها عکسالعملی هستند.
§ سیستمها جزء به جزء هستند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک |
یادگیری |
نوآوری |
افراد |
مشتریان |
امور عملکردی |
● سمتوسوی |
●تنها در مورد آموزش، حرف زده میشود. |
● نوآوری در مدرسه معنی ندارد. |
●ارزشیابی افراد، ذهنی صورت میگیرد و ملاکها(اگرچه تعریف هم میشوند)
شخصی است. |
● تنها اولیا، دانشآموزان و معلمان کلیدی راضی نگاه داشته میشوند.
|
● درصد قبولی محور است. |
مدرسه خام
§ منشها متغیر هستند.
§ سیستمها تغییر نمیکنند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک |
یادگیری |
نوآوری |
افراد |
مشتریان |
امور عملکردی |
● تنها مدیر مدرسه و نیز مدیران بالاتر از او میخواهند نقشآفرین
و الگو باشند. |
● معمولاً بر روی آموزش و یادگیری به عنوان یک امر مهم بحث میشود.
|
● به نوآوری، به عنوان یک امر ضروری برای ایجاد روشهای کاری جدید نگاه میشود، ولی هنوز راه سامان یافتهای برای بروز نوآوری به چشم نمیخورد. |
● ارتباط بالا به پایین و رسمی در مدرسه حاکم است. |
● بر حفظ وضع موجود تأکید میشود و سعی میشود در اولیا، معلمان و دانش آموزان به عنوان مشتری نارضایتی ایجاد نشود و به صورت غیررسمی، نوعی وفاداری سنتی به این سه گروه مشتری به چشم میخورد. |
● مدرسه، به دنبال آن است که وضعیت خود را با متوسط استاندارد
منطقهای که در آن واقع شده، مقایسه کند. |
مدرسه دارای عملکرد بهبود یافته
§ رفتارهای سازمانی تغییر میکنند.
§ سیستمها متغیر هستند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک |
یادگیری |
نوآوری |
افراد |
مشتریان |
امور عملکردی |
●درمدرسه، برخی الگوهای نقشآفرینی وجود
دارد. |
● آموزشها به صورت رسمی در مدرسه و بیرون آن صورت میگیرد. |
● درک جامعتری نسبت به نوآوری (به منزله ایجاد سیستماتیک روشهای جدید قابل تکرار) به وجود آمده و برخی پروژههای داوطلبانه و نوآورانه معلمان، مورد توجه خاص مدیران قرار میگیرد. |
●روالهایی برای معرفی کردن و شناساندن افراد فعال موجود است. |
●برنامههای پیشوازانه در ارتباط با مشتریان، طراحی و به اجرا
گذاشته میشود. |
● علاوه بر کمیت، کیفیت آموزش هم مدنظر است. |
مدرسه پیشرو
§ سعی بر یکپارچگی است.
§ گردش در مشاغل وجود دارد و با وجود تخصصگرایی، همه در فعالیتها نقش دارند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک |
یادگیری |
نوآوری |
افراد |
مشتریان |
امور عملکردی |
● تصمیمگیریها تفویض شده است. |
● نظارت مستمر وجود دارد. |
● مدیر مدرسه و مدیران ارشد، وظیفه خود را برای حمایت از طرحها
و ایدههای مبتنی بر نوآوری میشناسد و فرهنگ سئوال پرسیدن را تشویق میکند. |
● کارکنان مدرسه، نسبت به نقش خود در فرآیندها آگاه هستند. |
●مشتریان، بیبروبرگرد در تصمیمگیریها دخالت دارند. |
● مدرسه به دنبال آن است که علاوه بر آن که کمیت و کیفیت را با هم پیگیری میکند، در ایجاد شناخت در فراگیران خود هم کوشش کند. |
مدرسه دارای عملکرد عالی
§ تقویت عملکردها، صرفاً در مسیر چشماندازهاست.
§ سیستمها توانمند، انعطافپذیر و پویا هستند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک |
یادگیری |
نوآوری |
افراد |
مشتریان |
امور عملکردی |
● فلسفه اداره مدرسه غیرقابل تغییر است؛ حتی در شرایطی که مدیر
مدرسه و مدیران ارشد تغییر کنند. |
● بهبود مستمر از پایین به بالا، بخشی از فرهنگ مدرسه است. ● سازگاری با فرهنگ مدرسه، یکی از پیش نیازهای هر نیروی جدیدی است که به مدرسه وارد میشود. |
●بر نوآوری و خلاقیت کارکنان مدرسه، از سوی مدیر تمرکز میشود. |
● ارتباطات مدیر مدرسه با کارکنان و مدیران ارشد، دوطرفه و متعادل است. ● مدرسه، از همه توانمندیهای
همه کارکنان، دانش آموزان و اولیای خود، به طور کامل استفاده میکند. |
● تعامل با مشتریان به بالاترین حد خود میرسد تا هدفهای مدرسه
تأمین میشود. |
●در مدرسه علاوه بر توجه به کمیت و کیفیت و ایجاد شناخت در
فراگیران، راههای رسیدن به شناخت هم مورد عنایت قرار میگیرد (معرفت و شناخت
نسبت به خود و جهان هستی). |