در مواجه با شکستهای دانش آموزان در دوره متوسطه، محکوم کردن آنان نه تنها چاره سازنیست بلکه موجد اضطرابهای بیمارگونه در آنان است. وضعیت دانش آموزان در گذر از راهنمایی به دبیرستان، تفاوت عملکرد تحصیلی دانش آموزان در انتهای دوره رهنمایی و ابتدایی دوره دبیرستان، استفاده از تست ریون برای هدایت تحصیلی دانش آموزان نظام جدید، نمرات نگران کننده دانش آموزان در بعضی دروس دبیرستان، گلایه بیش از حد والدین و تعجب آنان از نمرات دبیرستان دانش آموز در مقایسه با دوره رهنمایی حاکی از وجود مسئله ای مهم و قابل بررسی می باشد و آن این است که آیا تنها عده خاصی با چنین مشکلاتی مواجه هستند یا وضعیت عمومی دارد؟
بعنوان مثال اگر 80 درصد دانش آموزان استان در درس زبان انگلیسی نمره ای کمتر از 7 کسب نمایند، مقصر دانش آموزان هستند یا باید در نظام آموزشی بازنگری صورت گیرد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش:
درخت کامیابی از بذر برنامه ریزی می روید و برنامه ریزی درست مستلزم دو شناخت است:
الف- شناخت وضعیت موجود.
ب- ترسیم وضعیت مطلوب.
وپس از دریافت این دو دانش می توان برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب نقشه کشید و به این نقشه کشیدن برنامه ریزی می گویند. و ضرورت و اهمیت این پژوهش در ترسیم درست وضعیت موجود نظام آموزشی در گذر از راهنمایی به دبیرستان است.
اهداف پژوهش:
اهداف پژوهش حاضر به قرار زیر است:
1- ترسیم وضعیت تحصیلی موجود در گذر از راهنمایی به متوسطه.
2- بررسی میزان هماهنگی وضعیت تحصیلی با هوشبهر دانش آموزان.
3-کمک به دست اندرکاران تعلیم و تربیت در اصلاح و بازنگری نظام جدید آموزش متوسطه.
4- روشن شدن مبنای علمی امتیازات تست ریون در هدایت تحصیلی دانش آموزان.
بحث آموزش و یادگیری، بحثی است که چه معلم باشید، چه دانشآموز یا دانشجو و حتی اطرافیان آنها، توجه همه را به خود جلب میکند.
اغلب ما متوجه تفاوتهای افراد در میزان یادگیری و چگونگی آن میشویم و در این میان یکی از مهمترین عوامل، نوع جنسیت دانشآموزان است. شکی نیست که تفاوتهایی اصولی میان یادگیری دختران و پسران وجود دارد.در واقع دانشآموزان امروز، مردان و زنان فردای کشورند. نمیتوان گفت که جنسیتی برتر و جنسیتی ضعیفتر است.
در زمینههایی پسرها از دخترها برترند و در زمینههایی نیز برتری به دخترها میرسد. البته در هر دو جنس زن و مرد، مغز بعضیها استعداد مهارتپذیری بیشتری دارد.
مغز ما چگونه کار میکند؟
مغز هر انسان از میلیونها نورون تشکیل شده و یکصد تریلیون سلول ارتباطدهنده هم در آن وجود دارد. مغز انسان بالغ 3لایه دارد؛ قشر مخ که در قسمت بالا قرار دارد، دستگاه لمپیک در وسط و ساقه مغز که پایینترین بخش مغز را به خود اختصاص میدهد و با نخاع در پیوند است.هر کدام از لایهها نیز وظیفه خاصی دارند. مثلا وقتی بهکودک ریاضی درس میدهیم، صحبتمان با مغز فوقانی است.
اما پاسخهای هیجانی هم صورت خارجی پیدا میکنند؛ به خصوص اگر دانشآموز با واکنش عاطفی و احساسی با مضمون درس روبهرو باشد.در زمینههای مختلف ذهن دو جنس مؤنث و مذکر متفاوت هستند و تفاوتهای میان ذهن دختران و پسران بسیار بارز و متعدد است.در زمینه حافظه هم تفاوتهای قابل ملاحظهای میان دختران و پسران وجود دارد.
دخترها به طور کوتاه مدت میتوانند اطلاعات بیشتری را در حافظه خود نگه دارند اما پسرها اگر موضوعی برایشان جالب باشد آن را بهتر در حافظه خود حفظ میکنند.
در حالی که دخترها در زمینه حافظه بهتر هستند، پسرها نیز در خصوص مهارتهای فضایی قویتر عمل میکنند.
تفاوت در طرز یادگیری
استدلال پسرها به گونهای است که از کل شروع میکنند و به جزء میرسند و سرعت استدلالشان نیز از دخترها سریعتر است. به همین دلیل است که پسرها در آزمونهای سریع چندجوابی موفقتر عمل میکنند.
هر چه کسی در تصمیمگیری سریعتر باشد، در آزمونهایی که به سرعتعمل احتیاج دارند موفقتر است. اما اندیشیدن دختران به صورتی است که از موارد جزئی شروع میکنند و از جزء به کل میرسند.
وقتی ریاضیات روی تختهسیاه آموزش داده میشود پسرها بهتر یادمیگیرند اما وقتی برای آموزش ریاضی از شکل و شیء استفاده میشود و آموزش عینیتر میشود، یادگیری برای دخترها سادهتر میشود.
البته در تمام این موارد استثنائات زیادی هم وجود دارد. یکی دیگر از تفاوتهای یادگیری دختران و پسران در این است که دخترها هنگام یادگیری نیازی به اینکه به اطراف حرکت کنند یا جابهجا شوند ندارند اما پسرها با حرکت کردن و جابهجا شدن نهتنها مغز خود را تحریک میکنند بلکه رفتارهای خود را نیز کنترل میکنند.
همچنین در سالهای بالاتر تحصیل، پسرها به نشانههای آموزشی، نمودارها و جدولها توجه بیشتری نشان میدهند اما دختران مضامین کتبی را بیشتر میپسندند. پسرها و دخترها، هر دو تصاویر را دوست دارند ولی پسرها هنگام یادگیری بیشتر به آنها بها میدهند.
علت اصلی آن این است که تصاویر و اشکال، نیمکره راست مغز آنها را بیشتر تحریک میکند. در کلاسهای ادبیات، آموزگاران به این نتیجه رسیدهاند که پسرها به حالت خیالی و سمبلهای نویسنده توجه دارند و دخترها به جنبههای احساسی شخصیتها بها میدهند.